چرا «بایدن» از سیاستهای «نتانیاهو» در جنگ غزه انتقاد میکند؟
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۰۹۶۳۱
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: با گذشت قریب به ۱۹۰ روز از جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه، ارتش این رژیم همچنان با حمایت متحدان غربی خود، به ویژه آمریکا در حال بمباران زنان و کودکان غیرنظامی در باریکه غزه است. به گزارش وزارت بهداشت فلسطین در جریان این نسلکشی سازمان یافته بیش از ۳۳ هزار تن به شهادت رسیدند و ۷۶ هزار نفر مجروح شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «آنروا» نهاد وابسته به سازمان ملل تقریباً تمام ساکنان این باریکه دچار بحران گرسنگی هستند و از کمبود امکانات اولیه بهداشتی رنج میبرند. سیاست تهاجمی و غیرانسانی ارتش اسراییل در این باریکه سبب شده است تا نه تنها اعضای مسئول جامعه جهانی، بلکه متحدان تلآویو سخن از تجدیدنظر در روابط با رژیم صهیونیستی و حتی تحریم تسلیحاتی- مالی این رژیم به میان آورند.
اخیراً جو بایدن رئیس جمهور آمریکا نیز که از نخستین روزهای جنگ غزه در کنار نتانیاهو و کابینه راستگرای وی قرار گرفته بود، برای فرار از تبعات نسلکشی فلسطینیها در غزه و تاثیر احتمالی آن بر روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تصمیم گرفته است تا در مقام اظهارنظر رسانهای لب به انتقاد از تلآویو بگشاید، اما در عمل سیاست سنتی حمایت پایدار از اسراییل را ادامه دهد. برهمین اساس در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به این سوال کلیدی پاسخ دهیم که چرا بایدن سیاستی دوگانه را در قبال نسل کشی صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی اتخاذ کرده است؟
واشنگتن؛ بزرگترین حامی مالی- تسلیحاتی رژیم صهیونیستی
در دکترین جدید سیاست خارجی آمریکا، رژیم صهیونیستی یکی از ارکان تغییر سیاست واشنگتن در منطقه ایندوپاسفیک و بازتعریف نظم منطقه غرب آسیا است. به عبارت دیگر واشنگتن پیش از افزایش تمرکز نیروهای خود در منطقه جنوب شرق آسیا، به ویژه دریای جنوبی چین قصد دارد تا از طریق ادغام اسراییل در خاورمیانه عربی (صلح تلآویو- ریاض) همچنان به تامین پایدار منافع خود در خاورمیانه بپردازد و اجازه ایجاد خلا قدرت در این منطقه را ندهد. در چنین شرایطی وقوع عملیات برقآسای طوفان الاقصی در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ سبب تعویق برنامههای واشنگتن در منطقه و به دنبال آن گرفتار شدن بزرگترین متحد آمریکا در جنگی فرسایشی شد.
جو بایدن رییس جمهور آمریکا که همواره در رسانهها سعی داشت تا خود را در جایگاه منتقد سیاستهای نتانیاهو در قبال طرح اصلاحات قضایی در فلسطین اشغالی نشان دهد، تنها ساعاتی پس از حمله حماس و مقاومت فلسطین به محیط پیرامونی نوار غزه، راهی منطقه شامات شد و ضمن دیدار با سران صهیونیست، وعده حمایت از تلآویو در مسیر حمله نظامی به غزه و نابودی جنبش حماس را داد.
تنها یک هفته پس از حمله هفتم اکتبر، ارتش آمریکا به دستور شخص لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا اقدام به اعزام دو ناوهواپیمابر و تعداد زیادی جنگندههای اف- ۱۵، اف- ۱۶ و ای- ۱۰ به مقصد شرق مدیترانه و پایگاه سنتکام در غرب آسیا کرد. در آن زمان مقامات آمریکایی صراحتاً اعلام کردند که هدف از این اقدام ارسال پیام به ایران و اعضای محور مقاومت برای خودداری از حمله به منافع رژیم صهیونیستی در جبهههای مختلف است.
به گزارش نشریه واشنگتنپست تنها از هفتم مارس ۲۰۲۴ تاکنون بیش از ۱۰۰ پرواز آمریکایی به مقصد فلسطین اشغالی اقدام به ارسال انواع کمکهای نظامی و مهمات مرگبار مانند بمبهای هدایت شونده کرده است. در بخش حمایت مالی تنها دقایقی پس از انتشار خبر عملیات گردانهای عزالدین القسام، دولت آمریکا از اختصاص کمک فوری ۲ میلیارد دلاری به اسراییل خبر داد. کمی بعد کنگره آمریکا از پیشبرد طرح ۱۰۶ میلیارد دلاری برای متحدان واشنگتن در نقاط مختلف جهان خبر داد که از این رقم ۱۴ میلیارد دلار اختصاص به تلآویو داشت.
با وجود رای مثبت سنا اما هنوز مجلس نمایندگان آمریکا به دلیل اختلاف میان جناح «ویلسونی» و «جکسونی» به جمع بندی نهایی برای تصویب این طرح نرسیدند. برخی تحلیلگران معتقدند یکی از دلایل تشدید تنشها میان تهران-تلآویو، برنامه نتانیاهو برای جلب حمایت مالی مجلس نمایندگان آمریکا است. میدان دیپلماسی و رایزنیهای سیاسی دیگر حوزه پشتیبانی آمریکا از اسراییل در منطقه بود. در این جبهه واشنگتن حداقل پنج بار با وتو قطعنامههای شورای امنیت، جلوی افزایش فشارهای بینالمللی بر تلآویو را گرفت و زمینه کشتار مردم بیدفاع غزه را برای ماشین جنگی اسراییل فراهم کرد.
چرا بایدن لب به انتقاد از نتانیاهو گشوده است؟
به گزارش دویچه وله، جو بایدن در مصاحبه با شبکه تلویزیونی «یونی ویژن» لب به انتقاد از سیاستهای بنیامین نتانیاهو در جنگ غزه گشود و گفت که با آن موافق نیست. وی در ادامه بر این نکته تاکید که خواستههای وی از طرف اسراییلی آن است که آتشبس در غزه برقرار شده و اجازه ارسال کامل مواد غذایی و دارو (طی شش یا هفت هفته آینده) به این منطقه داده شود.
رییس جمهور دموکرات آمریکا با اشاره به حمله ارتش رژیم صهیونیستی به کاروان کمکهای بشردوستانه آن را «عملی شنیع» خواند. در جریان این حمله تروریستی ارتش اسراییل هفت تن از امدادگران «آشپزخانه مرکزی جهانی» را بدون توجه به پروتکلهای حفاظت از غیرنظامیان هدف قرار داد. با وجود لحن انتقادی بایدن نسبت به اقدامات تهاجمی تلآویو و درخواست وی برای برقراری آتشبس یک طرفه در نوار غزه اما یک مقام آگاه در کاخ سفید به «تایمز اسراییل» گفت که صحبتهای بایدن به معنای تغییر سیاستهای کاخ سفید در قبال جنگ غزه نیست بلکه تکرار سیاست پیشین آمریکا در قبال بحران انسانی در این منطقه است.
به نظر میرسد جو بایدن برای جلب اعتماد رای دهندگان عرب آمریکایی، نیروهای ترقی خواه، چپ گرایان و در نهایت جوانان چارهای جز اتخاد موضع تند و انتقادی علیه نتانیاهو و نمایش حمایت از غیرنظامیان در غزه ندارد. با جدیتر شدن رقابت انتخاباتی بایدن- ترامپ برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری در نوامبر ۲۰۲۴، برخی رخدادها و شاخصها میتوانند بر روی نظر و اراده رای دهندگان آمریکایی تاثیر بگذارند.
نتایج منتشر شده در نظرسنجیهای آکسیوس یا نیویورک تایمز نشان دهنده دست بالا ترامپ نسبت به بایدن است. البته برخی تحلیلگران با رد نتایج این نظرسنجیها معتقدند که تا پاییز نمیتوان به این گونه آمار استناد کامل کرد؛ با این حال در جریان انتخابات درون حزبی آمریکا، بخشی از آرا بایدن در ایالت میشیگان توسط اقدامات کمپین جنبش «عدم تعهد» در سبد وی قرار نگرفت. این حرکت اعتراضی در میشیگان متوقف نشد و خیلی زود به ایالت مینهسوتا رسید.
براساس آمار منتشر شده از سوی رهبران این جنبش اعتراضی تاکنون بیش از ۱۰۰ هزار امضا برای اعتراض به سیاستهای بایدن در قبال جنگ غزه جمع آوری شده است. دموکراتها معتقدند این جنبش به دنبال ارسال این پیام هشدار به بایدن است که اگر نتواند نسل کشی در غزه را متوقف کند ممکن است در روز موعود با غافل گیری جدی مواجه شود. برخی کارشناسان معتقدند عدم وتو مجدد قطعنامه شورای امنیت، سرمایه گذاری برای ساخت یک اسکله موقت در غزه و انتقاد آشکارا از سیاستهای نتانیاهو پالس مثبت بایدن به رای دهندگان معترضی است که خواستار تغییر سیاستهای خاورمیانهای وی شده بودند.
به نظر میرسد جو بایدن برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چارهای جز تن دادن به خواست افکار عمومی آمریکا مبنی بر حمایت از فلسطین و پایان جنگ غزه ندارد. در سوی مقابل این سیاست مدار کهنه کار حزب دموکرات برای رسیدن به کرسی قدرت به خوبی از نقش لابیهای حامی اسرائیل و تاثیر آنها بر رسانههای جریان اصلی آگاه است؛ بنابراین ممکن است سیاستهای متفاوتی در دو بخش «نظری» و «عملی» برای جلب اعتماد هر دو اردوگاه در پیش بگیرد.
بهره سخن
برخی تحلیلگران با مقایسه رخدادهای دوران ریاست جمهوری بایدن با دوران ریاست جمهوری نیکسون و جیمی کارتر معتقدند که رییس فعلی آمریکا نیز ناگزیر باید با پیامدهای جنگ غزه در جریان رقابتهای ریاست جمهوری آمریکا دستهوپنجه نرم کند. تغییر لحن دونالد ترامپ و درخواست وی از نتانیاهو برای پایان جنگ غزه نشان دهنده تاثیر شگرف افکار عمومی آمریکا بر روی دو نامزد جمهوری خواه و دموکرات است.
در چنین شرایطی بایدن چارهای جز تغییر ادبیات خود در قبال نتانیاهو و حمایت از فرآیند آتشبس در غزه ندارد. برخی کارشناسان خاورمیانه معتقدند اگر بایدن نتواند مانع عملیات نظامی اسراییل در غزه شود آنگاه ممکن است «پلن بی» واشنگتن- تلآویو تغییر جبهه نبرد و پرت کردن حواس جامعه جهانی از نسل کشی جاری در باریکه غزه باشد.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا فشار رای دهندگان آمریکایی میتواند سطح اقدامات واشنگتن علیه تلآویو را از حد انتقادات لفظی فراتر ببرد یا آنکه همچنان باید شاهد تسلط لابیهای «آیپک»، «جی استریت» و «مسیحیان متحد برای اسراییل» بر سیاست خاورمیانهای آمریکا باشیم.
کد خبر 6076030منبع: مهر
کلیدواژه: کنگره آمریکا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا غزه جو بایدن تل آویو جنبش حماس رژیم صهیونیستی طوفان الاقصی روسیه ایالات متحده امریکا فلسطین اسرائیل اوکراین ارتش رژیم صهیونیستی جنگ غزه حزب الله لبنان واشنگتن لبنان اسماعیل هنیه حماس رژیم صهیونیستی ریاست جمهوری رای دهندگان جو بایدن تل آویو جنگ غزه نسل کشی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۰۹۶۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۰ شکاف بزرگ در روابط رژیمصهیونیستی با غرب طی جنگ طوفان الاقصی
رژیمصهیونیستی فرزند دور از وطن و دوستداشتنی غرب است. علیرغم فاصله زیاد و دشواریها، اروپا و آمریکا این فرزند را با وجود مشکلاتی که از بدو تولد داشته، با تنفس مصنوعی زنده نگه داشتهاند. این ولد چموش، اما امروز که از نفس افتاده بهدنبال قربانی کردن منافع اولاد و صاحبان خود است. نتانیاهو برای آنکه خود و همسرش مدت بیشتری از مواهب نخستوزیری بهره ببرند قصد دارد با اجرای برنامههایی هزاران سرباز غربی را در منطقه طعمه مرگ کرده و داراییهای این مجموعه را در سراسر جهان در معرض خطر قرار دهد.
آنچه نتانیاهو را برای اجرای این نقشهها و مانورهای سیاسی توانمند ساخته است، ارتباطات و قدرت گسترده لابی صهیونیستی در جهان است. با این وجود لابی صهیونیسم در جهان همانند سابق قدرتمند نیست. در درون این لابی منافع متعارضی بروز کردهاند بهگونهای که امروزه بخش قدرتمندی از این لابی سیاستهای نتانیاهو را برخلاف حیاتیترین عناصر زندگی و حیات خود میدانند. جنایتهای دولت رژیم در غزه باعث شده تا یهودیان در غرب از هر سو با تهدید مواجه شوند.
یهودیستیزی نهادینه در غرب، مسلمانان و گروههای لیبرال همه و همه به معضلی برای یهودیان غربنشین تبدیل شده و آنها را به اجرای مانورهایی برای رهایی از معضلات کشانده که شامل اعلام ضدیت علنی به اقدامات رژیم میشود. لابیصهیونیستی در مناطق دیگر جهان نیز از نفس افتاده است. دولت روسیه و چین طی ماههای اخیر روی خوشی به رژیم نشان نداده و در برهههایی ناخوشیهایی را به تلآویو تحمیل کردهاند. از داخل فلسطین اشغالی تا خارج، از شرق تا غرب و از دوست تا دشمن وضعیت برای رژیم درحال وخامت است.
در روزهای اخیر رسانههای مشهور جهان از احتمال تحت تعقیب قرار گرفتن رهبران سیاسی و نظامی رژیم توسط دادگاه لاهه بهدلیل جنایتهایشان خبر دادهاند. بهطور آشکاری این دادگاه تحت تاثیر محور مقاومت، چین، روسیه، مسلمانان و عربها نیست. این اتفاق اگر رخ دهد نشان میدهد بخش مهمی از غرب نهتنها قصد دارد ترمز نتانیاهو را بکشد بلکه او را بسزای برخی از اقدامات خودسرانهاش که برای غرب گران تمام شدهاند، برساند. در ادامه این گزارش به ۱۰ شکاف بزرگی که در روابط رژیم با غرب طی جنگ طوفان الاقصی شکل گرفته پرداخته شده است.
۱. اختلاف با نهادهای اصلی آمریکا
نهادهای اصیل و ساختارهای دولت عمیق آمریکا با صهیونیستها به مشکل خوردهاند. این موضوع شواهد متعددی دارد که به رسانهها راه یافتهاند. گزارش برخی از رسانههای آمریکایی درباره بروز مخالفتهایی در وزارت دفاع، ستاد ارتش و سازمانهای اطلاعاتی با سیاست حمایتی دولت بایدن در رابطه با رژیم در همین راستا قابل ارزیابی هستند. به نظر میرسد ورود و پررنگ شدن نقش ویلیام برنز رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به سیا در روند تحولات فلسطین اشغالی و منطقه قابل تامل است.
او نیز همانند دیگر مقامات آمریکایی به رژیمصهیونیستی به چشم یک دارایی استراتژیک برای واشنگتن نگاه میکند، اما در فعالیتهایش کمتر بر اثر فعالیت لابیهای صهیونیستی منحرف میشود. شاید رژیم قسمتی از ضلع سیاست مهار ایران باشد که آمریکا پیگیری میکند و از این رو سیاستهای دولت عمیق واشنگتن ضد تهران تند باشد، اما درهرحال حذف عنصر منحرفسازی مثل رژیم میتواند به درک بهتر حقایق کمک کند. امروز ساختارهای آمریکایی بهتر با اقدامات انحرافساز رژیم آشنا شده و دریافتهاند تلآویو میتواند واشنگتن را به ناکجاآباد بکشاند. به زعم عدهای در واشنگتن روبهرو شدن آمریکا با واقعیتها میتواند منافع آمریکا را تامین کند حتی اگر به زیان رژیم تمام شود.
۲. اختلاف با احزاب لیبرال دموکرات
رهبران احزاب لیبرال دموکرات غرب مانند حزب دموکرات فقط برای رای آوردن نیستند بلکه قصد دارند با ایفای نقش در مدیریت جوامع، جایگاه و حضور خود در ساختار قدرت را حفظ کنند. حزب دموکرات آمریکا ایجاد شده و باقی مانده است؛ زیرا میتواند بخشی از مردم و افکار نخبگان را مدیریت کند. اگر عدهای بتوانند از زیر چتر حزب دموکرات خارج شوند، از اهمیت این حزب در ساختار آمریکا کاسته میشود. اگر حزب دموکرات بر علیه آزادیهای مدنی مانند حق اعتراض فعال شود، این مساله ضمن خروج برخی از چتر حزب، دموکراتها را برای مدتی در مناسبات درونحزبی نیز دچار مشکل خواهد کرد.
تعدادی از جناحها و افراد قابل اعتنا در داخل حزب دموکرات مدتهاست سیاستی انتقادی علیه رژیم و دولت نتانیاهو داشتهاند. این گروه امروزه نیز از فروافتادن حزب دموکرات به حمایت کامل از رژیم خودداری میکنند؛ آن هم درحالیکه حزب به شدت تحت تاثیر صهیونیستها قرار دارد. مجموعه این مسائل باعث شده تا جو بایدن نیز از جانبداری کامل از صهیونیستها در جریان خیزش نهاد دانشگاه در آمریکا علیه رژیم خودداری کند. دیگر دموکراتها نیز با ایده جمهوریخواهان برای استفاده از گارد ملی برای برخورد با جریان دانشجویی ضد نتانیاهو خودداری کردهاند. افرادی مانند فرماندار ایالت نیویورک و سناتور تیم کین از میان دموکراتها استفاده از گارد ملی را رد کردهاند.
۳. درگیری با یهودیان لیبرال غربنشین
به «آلبرت انیشتین» پیشنهاد شده بود پس از تاسیس رژیمصهیونیستی رئیس این رژیم شود. حضور او به دلیل تبار اشکنازی، آلمانی بودن و بیشتر از آن اعتباری که در آمریکا و جهان داشت میتوانست برای تلآویو بسیار سودمند باشد. او، اما استاد ماند و فعالیت دانشگاهی در آمریکا را ترجیح داد؛ زیرا آن را برای جایگاه و منافع خود بهتر میدانست. این رد کردن ریشه در یک روند داشت. پس از بروز بحران در اروپا علیه یهودیان، آنهایی که توانمندتر بودند راهی آمریکا و بخشهای فرومانده به فلسطین کوچانده شدند. میان یهودیان غربنشین و شهرکنشین برای مدتها شکاف بحرانسازی وجود نداشته است.
یهودیان لیبرال ارتباطات جمعیتی و اقتصادی مناسبی با ساکنان سرزمینهای اشغالی داشته و از مزایای رژیم بهره میبردند. امروز، اما آنها با تلآویو دچار مشکل شدهاند. جنایتهای رژیم به اسم «دولت یهود» باعث شده در غرب عدهای به این فکر فروروند که شاید برخورد دولتها و جوامع اروپایی با یهودیان در گذشته کار درستی بوده و باید تداوم یابد. نتیجه این تحول در غرب رشد مجدد «یهودیستیزی» است که میتواند زندگی و فعالیت یهودیان غربنشین را با مشکل مواجه سازد. از این رو خود آنان نیز در فاصلهگذاری با رژیم به صف اعتراضات ضد جنگی که علیه نتانیاهو برپا میشود پیوستهاند.
۴. فعال شدن راستگرایان علیه یهودیان غربی
راستگرایان و بیشتر از آن شاخه تندرو آنها میانه خوبی با یهودیان ندارند. آنها اگرچه روی خوشی به رژیم نشان میدهند، اما در داخل مجموعه غرب با یهودیان درگیرند. به همین دلیل یهودیانی که در اروپا و آمریکا زندگی میکنند بیشتر جذب جناحهای لیبرال و ترقیخواه میشوند. در آمریکا یهودیان اغلب طرفدار حزب دموکرات هستند و در انتخابات ریاستجمهوری در الگویی ثابت سه پنجم آنها به نامزد دموکرات رای میدهند.
در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۲، ۷۷ درصد آنها به بایدن رای دادند. راستگرایان که در آمریکا با حزب جمهوریخواه و در قالب تندتر خود به شکل راست افراطی در جریان ترامپیسم قابل مشاهده است در داخل جغرافیای غرب با یهودیان مشکل دارند، اما در خارج از جغرافیای غرب به ویژه داخل فلسطین با آنها همسو هستند. به طور ویژهای از نگاه راستگرایان افراطی اروپا که نظرات تندتری نسبت به همتایان آمریکایی درباره یهودیان دارند، یهودیان در غرب مشکلسازند و باید جایی برای مهاجرت و جذب یهودیان وجود داشته باشد که همان رژیم است. از این رو به شدت از موجودیت رژیم حمایت میکنند تا یهودیان ساکنشده در فلسطین اشغالی مجبور نشوند به آنجا بازگردند. این گروه از رهگذر جنگ غزه درحال احیای ضدیت با یهودیان است.
۵. زد و خورد با مهاجران در غرب
به دلیل وجود جریان دائمی از مهاجرت در جهان و زمانبر بودن فرآیند سلطه بر جغرافیای مقصد و یا ادغام در قوم حاکم بر مقصد، «مهاجران» اغلب بخش مهمی در هر منطقه هستند. غرب نیز به دلیل استعمارگری و تامین نیروی کار از این جوامع و برخی تحولات دیگر میزبان جمعیتهای بزرگی از مهاجران است. در غرب و به طور ویژه اروپا مهاجران در قالبهای عمدهای مانند آفریقاییها، هندیتباران و آسیاییها دستهبندی میشوند که مسلمانان در تمام آنها جایگاه ویژهای دارند. در جمعیتهای آفریقاییتبار و به طور خاص شمالیها مانند تونس و الجزایر جمعیت مسلمان زیادی در غرب وجود دارد. در میان بخش موسع هندیتباران که شامل کشورهای حوزه هندوستان مانند هند، پاکستان و بنگلادش میشود نیز مسلمانان فراوانند. در میان آسیاییتباران که بیشتر به شرق این قاره اطلاق میشود، اندونزیاییها و مالزیاییها مسلمان هستند. علاوه بر این اقوام، گروههای دیگری مانند ترکیهایها نیز حضور قابل توجهی در غرب و در کشوری مانند آلمان دارند. جنایتهای رژیم باعث شده تا این جمعیتهای مسلمان در غرب حول ضدیت با تلآویو و کشتارهایش فعال و همگرا شوند.
۶. بحران تسویهحساب
اقدامات رژیمصهیونیستی غرب را با بحران تسویهحساب روبهرو کرده است. با توجه به اینکه تحرکات رژیم علیه بسیاری از دولتها، ملتها و اقوام است، آنها هرکدام در هر نطقهای که حضور دارند از داراییهای خود برای ضربه به تلآویو استفاده میکنند. برای همین نه بحران بلکه بحرانهای تسویهحساب در سایه اقدامات دولت نتانیاهو غرب را فراگرفته است. تسویهحساب مسلمانان و عربها با رژیم در غرب، تسویهحساب یهودیان لیبرال با یهودیان راستگرای مستقر در تلآویو، تسویهحساب قدرتهای شرقی با رژیم و حتی احتمال تسویهحساب برخی از راستگرایان افراطی با یهودیان، جزئی از بحران کلی تسویهحسابی هستند که اقدامات نتانیاهو باعث بروز آنها در غرب شده است. هرکدام از این بحرانها خود شاخههای مختلفی دارند و در هر نقطه از غرب و با توجه به برهههای زمانی متفاوت، اشکالی از ظهور و بروز را نشان میدهند. استعفای مقامات عرب دولت بایدن مانند استعفای اخیر «هاله غریط» سخنگوی عربزبان وزارت خارجه آمریکا در همین راستا صورت گرفته است. پیش از او نیز «طارق حبش» یکی از مقامات ارشد وزارت آموزشو پرورش آمریکایی که فلسطینیتبار بود نیز از سمت خود استعفا داده بود؛ تسویهحسابهایی عربی در سطح دولت و حزب دموکرات با صهیونیستها.
۷. دفاع صاحب از نایب
تئودور هرتزل، یکی از بنیانگذاران صهیونیسم در کتاب «دولت یهود» خود استدلال کرده بود در صورت تشکیل دولت یهود در فلسطین این دولت قلعه اروپا در برابر آسیا خواهد بود. غرب قصد داشت به هرشکل که شده از شر یهودیان خلاص شود. آنها برای مدتی قصد داشتند یهودیان را به اوگاندا در جنوب آفریقا یا آرژانتین در جنوب آمریکای لاتین بفرستند. یهودیان با جایی مانند اوگاندا موافق نبودند، اما از آرژانتین خوششان میآمد. بسیاری از یهودیان پیش از تشکیل رژیم به آرژانتین رفته بودند و با آن آشنایی و علقه داشتند. اروپا، اما تصمیم داشت در مسیر خلاصی از حضور یهودیان در اروپا آنها را در جایی مستقر کند که به کار غرب بیاید؛ جایی مثل فلسطین که میتوانست پایگاه غرب در جهان اسلام باشد. با وجود تسلیم شدن قارههای آمریکا و آفریقا در برابر غرب، جهان اسلام در مجاورت اروپا همچنان به جوشوخروش ادامه میداد. بر این اساس غرب دولت یهود را در فلسطین ایجاد کرد تا در صورت بروز خیزش در جهان اسلام که میتوانست به زیان منافع غرب تلقی شود، یهودیان «گوشت دم توپ» مسلمانان باشند. حالا نتانیاهو درصدد است آمریکا را برای دفاع از رژیم یا به عبارتی بهتر برای حفظ صندلی خود و راستگرایان تندرو به منطقه بکشاند و به همراه منافع آمریکا، جان سربازان این کشور را به خطر بیندازد.
۸. فاصلهگذاری حیثیتی با تلآویو
غرب به لحاظ تمدنی و ایدئولوژی نسبت به شرق کاستیهای بزرگی دارد. آنچه نیز تحت عنوان دین یا ایدئولوژی در غرب شکل گرفته تا حد زیادی ریشه در شرق دارد. غرب به دلیل وجود چنین ضعفی، بسیار نسبت به داراییهای خود در این حوزهها حساس است. از سوی دیگر تثبیت برتری فیزیکی در میدان نیازمند پذیرش ذهنی آن توسط مغلوبشدگان است. اهمیت مسائل ایدئولوژیک و بینالاذهانی باعث شده غرب اهمیت بالایی برای داشتههای خود در این حوزهها قائل باشد. مسائل اخلاقی، دموکراسی و دفاع از حقوق بشر جزء داراییها، افتخارات و مایه مباهات غرب بر دیگران است. رژیمصهیونیستی، اما با کشتار ۳۴ هزار نفر، زخمی ساختن بیشتر از ۱۰۰ هزار نفر و محاصره میلیونها تن، یکی از بزرگترین داشتههای غرب را به تنهایی زیر سوال برده و به سخره گرفته است. هرچند غرب نیز در این مسیر همراه صهیونیستهاست، اما تلاش دارد برای حفظ داراییهای خود، با فاصلهگذاری نسبت به تلآویو گناه کشتارها را از گردن خود ساقط کند. تلاش برای محکومیت نتانیاهو، توقف صادرات تسلیحات یا درخواستهای موجود در این راستا و صحبت از تحریم شهرکنشینیان تندرو، اقداماتی در این راستا هستند.
۹. مخارج غیرقابل توجیه
کمک مالی آمریکا به اوکراین با کمکها به رژیم قابل مقایسه نیست بهویژه آنکه لابی صهیونیسم قدرت قابل توجهی در واشنگتن دارد. آمریکا اخیرا برای اوکراین ۶۱ میلیارد دلار و برای فلسطین اشغالی ۲۶ میلیارد دلار در نظر گرفته است که در حدود ۹ میلیارد دلار آن نیز مربوط به اقدامات بشردوستانه برای فلسطینیان در کرانه باختری و نوار غزه است. بودجه اختصاص یافته برای اوکراین تقریبا ۲.۵ برابر بودجه اختصاص یافته برای رژیم است، اما اگر نسبتهای دیگر نیز در نظر گرفته شوند، هزینههای رژیم بسیار بیشتر از اوکراین بودهاند. اوکراین با روسیه بهعنوان دومین ارتش بزرگ جهان و یک قدرت هستهای درگیر شده و نقشی بزرگ در تضعیف مسکو ایفا میکند. در مقابل، اما رژیم با چند گروه شبهنظامی در نوار غزه با مساحت ۳۶۰ کیلومترمربع درگیر شده و زد و خوردهایی نیز در نوار ۵ کیلومتری در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی دارد. علاوهبر جنگ محدود، تلآویو هماکنون نهتنها نقشی در تضعیف رقبای آمریکا ایفا نمیکند بلکه به عامل قدرتگیری مشروع آنها تبدیل شده است. این مساله نشان میدهد میلیاردها دلار هزینه برای اوکراین دارای توجیه است، اما اختصاص بودجه کلان برای رژیم فاقد توجیهات مناسب است.
۱۰. تضعیف استقلال نسبی دولت یهود
ناتوانی صهیونیستها از مدیریت مسائل خود باعث شده تا ارزش رهبران و دستگاههای آنها در چشم غرب کاسته شود. این خود باعث شده تا غرب تصمیم بگیرد برخی از امور برونسپاریشده به صهیونیستها را بهطور مستقیم در دست بگیرد. ناتوانی مدیریتی صهیونیستها تبعاتی سنگین بر آینده رژیم و موضوع موجودیت آن خواهد گذاشت. این پیامدها از آنجا حائز اهمیت هستند که میتوانند استقلال نسبی رژیم را از بین ببرند.
درپی وقوع حمله ۷ اکتبر رهبران و دستگاههای غربی از رهگذر آشفتگی در رژیم خود برای مدیریت اوضاع به سرزمینهای اشغالی رفته و گروههایی را برای فعالیت در این منطقه مستقر کردند. تداوم حضور آنها و نقشی که در مدیریت امور کلان رژیم یا امور جزئی آن ایفا میکنند با به خطر انداختن استقلال نسبی رژیم میتواند به شورش راستگرایان افراطی منجر شود. آنها پیش از این نیز در واکنش به مواضع و اقدامات دولت آمریکا تاکید کرده بودند رژیم یکی از ایالتهای آمریکا نیست. این مساله با برداشتهای تاریخی یهودیان بیشتر آشکار میشود. یهودیان دولتهای تماما وابسته یهودی را جزء حکومت یهود حساب نکرده و دورههایی را که حکومتهای مستقل یهودی وابسته شدهاند را جزء ایام دولت یهود محاسبه نمیکنند.
منبع: روزنامه فرهیختگان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی